بازدیدها: 2
کسبوکارهای اینترنتی فیلترینگ را دور زدند
به مناسبت روز جهانی کارآفرین، «دنیایاقتصاد» ۲هزار کسبوکار آنلاین زنان را پیش از فیلترینگ شبکههای اجتماعی و پس از آن رصد کرده است. بررسی نتایج نشان میدهد ۲۰درصد از کسبوکارهای نوپا که حدود ۴۰۰نفر میشدند، در همان دو سه هفته اول فیلترینگ برای همیشه ورشکست و از چرخه کسبوکار خارج شدند. ۸۰درصد دیگر که آمارشان میشود ۱۶۰۰ کسبوکار بزرگتر توانستند فیلترینگ را دور بزنند و به حیاتشان ادامه دهند. آنها پیش از فیلترینگ گردش مالی چند میلیارد تومانی داشتند که پس از فیلترینگ دچار افت و اختلال شدند.
اختلال مالی در آنلاینشاپها
به مناسبت روز جهانی کارآفرین، «دنیای اقتصاد» 2هزار کسبوکار آنلاین زنان را پیش از فیلترینگ شبکههای اجتماعی و پس از آن رصد کرده است. بررسی نتایج نشان میدهد؛ 20 درصد از کسبوکارهای نوپا که حدود 400 نفر میشدند، در همان دو، سه هفته اول فیلترینگ برای همیشه ورشکست شده و از چرخه کسبوکار خارج شدند. 80 درصد دیگر که آمارشان میشود، 1600 کسبوکار بزرگتر توانستند، فیلترینگ را دور بزنند و به حیاتشان ادامه دهند. از این گروه مورد مطالعه پیش از فیلترینگ 20 درصدشان که کسبوکار بزرگتری داشتند و چندین نفر در آن مشغول به کار بودند، درآمدی روزانه 50 میلیون تومانی داشتند.
80 درصد دیگر که بیشترشان کسبوکارهای کوچک را شامل میشدند، روزانه در حدود 500هزار تومان کسب درآمد میکردند. میانگین این درآمد به رقمی میلیارد تومانی میرسید که پس از فیلترینگ دچار افت و اختلال شدید شد. اکنون پس از یک سال گروهی که توانستند فیلترینگ را دور بزنند، فقط چند ماهی است که توانستهاند دوباره به رقمی بسیار پایینتر از روزهای پرفروش خود بازگردند. این تنها یک نمونه کوچک از آماری بسیار بزرگ است. یادمان نرود، رئیس دبیرخانه ستاد ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی کشور در سال 1401 به «ایرنا» از صدور ۲۱۸هزار مجوز مشاغل خانگی خبر داده بود.
……………………………………………………………………………………….
بیشتر بخوانید : پول؛مهمترین بحران حال و آینده استارتآپهای ایرانی
……………………………………………………………………………………….
بررسی گردش مالی آنلاینشاپها پیش از فیلترینگ
برای اینکه به گردش مالی مناسبی از فعالیت آنلاینشاپها برسیم، سه سناریو مطرح میکنیم. جامعه آماری ما در این تحقیق 2هزار نفر است. به همین منظور ما این گروه را به دو کف درآمدی و سقف درآمدی تقسیم کردیم. گروه اول سقف درآمد 50 میلیون تومانی در روز دارد و گروه دوم کف درآمد روزانهاش به 500هزار تومان میرسد. در سناریوی اول، فرض ما این است که افراد این دو گروه بهطور مساوی تقسیم شدهاند: یعنی 50 درصد سقف درآمد دارند و 50 درصد دیگر کف درآمد دارند که همان روزانه 500 هزار تومان و ماهانه 15 میلیون تومان است.
در این مفروضه جمع درآمد روزانه گروه اول (50 میلیونی) معادل 50میلیارد تومان در روز میشود و درآمد روزانه گروه دوم (500 هزار تومانی) 500میلیون تومان. در این حالت میانگین درآمدی سناریوی اول در روز 25میلیون و 250 هزار تومان میشود که میانگین 30روزه درآمدی در این سناریو به رقم 757 میلیون تومان میرسد. درآمد کل روزانه این گروه هم 50میلیارد تومان است که در این سناریو رقم درآمد کل ماهانه به هزار و 500 میلیارد تومان میرسد.
در سناریوی دوم ما مفروض را بر این قرار دادیم که گروه اول (50 میلیونی) 20درصد این جمعیت است که معادل 400 نفر میشود و گروه دوم (500 هزار تومانی) نیز 80 درصد این جامعه را در بر میگیرد که معادل 1600 نفر میشود. در این حالت درآمد روزانه گروه اول 20 میلیارد تومان میشود و درآمد روزانه گروه دوم به 800 میلیون تومان میرسد. جمع درآمد کل در سناریوی دوم به 20 میلیارد و 800 میلیون تومان میرسد و درآمد میانگین روزانه 10 میلیون و 400 هزار تومان میشود.
گردش مالی ماهانه این دو گروه در این مفروضه در 30 روز معادل 600 میلیارد تومان میشود. میانگین درآمدی در این سناریو 312 میلیون تومان میشود. در سناریوی سوم که البته جزو سناریوهای ضعیف محسوب میشود، فرض بر این گرفته شده که گروه اول (50 میلیونی) در اکثریت 80 درصدی قرار دارد و گروه دوم (500 هزار تومانی) 20 درصد بعدی را تشکیل میدهد.
در اینجا گروه اول شامل 1600 نفر میشود و گروه دوم 400 نفر بعدی را تشکیل میدهد. در این مفروضه، جمع درآمد کل روزانه گروه اول 80 میلیارد تومان میشود و جمع درآمد کل روزانه گروه دوم (500 هزار تومانی) به 6 میلیارد تومان میرسد. جمع درآمد کل روزانه این گروه 80 میلیارد تومان میشود که اگر بخواهیم رقم سی روز آن را حساب کنیم به عدد 2 هزار و 400میلیارد تومان میرسیم. جمع درآمد گروه دوم (500 هزار تومانی) هم به 200 میلیون تومان در ماه میرسد. در این مفروضه میانگین درآمد کل روزانه 40 میلیون و 100 هزار تومان میشود که با این مفروضه گردش مالی در این سناریو در ماه به یک میلیارد و 203 میلیون تومان میرسد.
این بررسی ما را به این نتیجه میرساند که گردش مالی میلیاردی پیش از فیلترینگ در جریان بوده و پس از آن بسیاری از کسبوکارهای آنلاین به ویژه در مورد زنان که مورد مطالعه این گزارش هستند، دچار اختلال جدی شده است و معلوم نیست که در یک سال گذشته این افراد چه بار مالی و روحی را از سر گذراندهاند.
آغاز فیلترینگ، پتک ایست!
برای اینکه بتوانیم به آنچه این افراد بر زندگی و کسبوکارشان رفته، نیمنگاهی داشته باشیم با فاطمه طالبیپور، مشاور کسبوکار که سالهاست در این حوزه فعالیت میکند و با نزدیک هزار نفر از صاحبان کسبوکار در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم بوده گفتوگو کردیم. طالبیپور کسبوکارهای آنلاین را به سه دسته تقسیم میکند، کسبوکارهای بسیار کوچک که محصولاتشان را فقط در میان اطرافیانشان میفروشند و فقط در شبکههای اجتماعی خود را معرفی میکنند.
……………………………………………………………………………………….
بیشتر بخوانید : بررسي سرمايه گذاري خطرپذيردر اکوسيستم استارتاپي کشور
……………………………………………………………………………………….
دسته دوم کسانی هستند که در شبکههای اجتماعی هم تبلیغات میکنند و هم فروش دارند. دسته سوم هم کسانی هستند که از فضاهای اجتماعی برای شناخت بازار و ایدههای جدید و توسعه کسبوکارشان بهره میبرند. این مشاور به «دنیای اقتصاد» میگوید: «گروه سوم بیشترین ضربه را از فیلترینگ خوردند. فیلترینگ و فضای اجتماعی شهریور سال گذشته باعث شد که نه تنها کاربران مجبور به استفاده از فیلترشکن شوند و سرعت بارگذاری محتوای تبلیغاتیشان بسیار پایین بیاید، بلکه به دلیل اینکه فیلترشکنها از کشورهای مختلف بودند و الگوریتم این شبکهاجتماعی با این ساختار همخوان نبود، بسیاری از این صفحهها را حذف کرد و این آغاز یک فاجعه برای این دست کسبوکارها بود.» بررسیهای این کارشناس نشان میدهد: «تعدادی از این کسبوکارها که در زمینه استایل حجاب و طب گیاهی کار میکردند توانستند در شبکههای اجتماعی داخلی مثل ایتا، بله و سروش و… وارد شوند و به رشد برسند یا فردی را میشناسم که برای اشاعه ادعیه مذهبی کانالی زده بود که بعدها برای فالوورهایش دوره بگذارند. به هر حال این تعداد فقط شامل سه یا چهار نفر از هزار نفری میشوند که من با آنها در تماس بودم.»
به گفته او، بیشترین چیزی که از زنان کارآفرین در این مدت دریغ شد، انگیزه بود. آنها هر بار که فیلترشکنهایشان را روشن میکنند با مانعی روبهرو میشوند. حال و هوای اینستاگرام هنوز هم به آنها یادآوری میکند، اوضاع عادی نیست. شبکههای مجازی به ویژه اینستاگرام شرایطی را به وجود آورده بود که بتوانند با مردم حرف بزنند و با سبک زندگی واقعیشان آشنا شوند تا محصولاتشان را توسعه دهند، اما دیگر امکان این کار کم شد. سرعت اینترنت پایین آمده بود و خیلی از کاربران آن را ترک کردند. در شبکههای اجتماعی داخلی هم این اعتماد وجود ندارد که مردم از سبک زندگیشان حرف بزنند یا آن را به نمایش بگذارند.
وقتی کوپنهای شکست سوخت
پس از چهار پنج ماه شوکهآور پس از شهریور ماه 1401، کسبوکارهای آنلاین با چالشهای متعددی روبهرو شدند. جامعه هیچگونه تبلیغی را برنمیتافت. فیلترشکنها به سختی کار میکرد. هزینههای سه تا چهار میلیون تومانی vpnها دمار از روزگارشان درآورده بود. طالبیپور میگوید: «خودم شاهد این بودم، چندین صفحه کسبوکاری که با من کار میکردند، به دلیل استفاده از فیلترشکنها برای همیشه حذف شدند. یکی از این کسبوکارها، خانوادگی بود و پنج، شش سال از شروع کارشان میگذشت و نزدیک 600 هزار فالوور داشتند. پس از فیلترینگ بدترین شرایط مالی را همه اعضا تجربه کردند.
بیشتر کسانی که به صورت غیرمستقیم با آنلاینشاپها کار میکردند برای همیشه کارشان را از دست دادند. اکثر آنها زنان خانهدار بودند که محصولات خانگی تولید میکردند. زنان محرومتر کسبوکارشان تعطیل شد و کسبوکارهای بزرگتر که روی نمودار مشخصی در حال رشد بودند، رشدشان در چند ماه اول کاملا متوقف شد و پس از آن دیگر رشد نداشتند و هنوز هم نتوانستهاند به حالت درآمدزایی پیش از فیلترینگ بازگردند.»
همراه این کارشناس برای نمونه یکی از این کسبوکارها را بررسی میکنیم. این کسبوکار فروش آنلاین پوشاک، هشت سال پیش کارش را از تلگرام شروع کرد و در اینستاگرام ادامه داد. در ابتدای شروع روزانه حدود 50 تا 60 کالا میفروخت. پس از ورود به اینستاگرام هر ساله رشد مشخص و رو به بالایی داشت. بعد از دو سال فعالیت در این شبکه فروششان به 100 تا 300 کالا در روز رسید. در اوایل شهریور پارسال، فروششان به روزی 500 کالا رسید و تعداد فالوورشان به بالای 900 هزار نفر.
این روال پس از شهریور کاملا متوقف شد. بعد از آن دوره رکود آنها توانستند با استفاده از همه اپلیکیشنها و تمام راههای فروشی که به ذهنشان میرسید، فروششان را به 40 تا 50 کالا در هفته برسانند.
اکنون به تازگی دوباره به 400 کالا در روز رسیده. البته میزان هزینه اولیهشان هم بالا رفته است.» بسیاری معتقد بودند که ایونتهای حضوری میتواند راهگشا باشد، اما به نظر طالبیپور: «خیلی از این کسبوکارها تلاش کردند در ایونتهای حضوری شرکت کنند، اما این ایونتها معمولا با رانت و سرمایه برگزار میشود و بسیاری از افراد مستقل و کمدرآمد از این چرخه حذف میشوند. دستوریها در مکانهای مشخصی ایونت میگذارند، اما از سوی دیگر استقبال از این ایونتها بسیار پایین است. از سوی دیگر حتی معرفی این ایونتها هم در شبکههای اجتماعی امکانپذیر است.
از همینرو بسیاری از زنانی که کارمند بودند و از شغل خود استعفا داده و در خانهشان کسبوکار کوچکی را راهانداخته بودند که هم کنار بچههایشان باشند و هم هزینههایشان کاهش پیدا کند، بسیار متضرر شدند. آنها میخواهند دوباره به بازار کار برگردند اما دیگر شغلی نمیتوانند پیدا کنند.»
این مشاور بر این باور است که این توقف کسبوکار برای زنان وحشتناکتر از مردان است. «من شاهد این بودم وقتی حقوق 15 میلیونی ماهانه این افراد قطع شد، چگونه دچار بحرانهای خانوادگی شدند. خیلی از آنها افسرده شدند.
یک زن طبق عرف جامعه ما میتواند کار نکند، اما کوپن شکست ندارد. کوپن ورشکستی ندارد. اطرافیان به آنها راحت میگویند میخواستی این کار را شروع نکنی! یک مرد اگر ورشکسته شود کمتر مورد قضاوت قرار میگیرد. زنان بهشدت مورد هجمه قرار میگیرند.»
فیلترینگ بدتر از کرونا ضربه زد
شبکههای اجتماعی کمکم داشت نور امیدی به قلب زنان روستاهای دورافتاده و سرپرست خانوار هم میانداخت؛ آنها که محصولاتی چون صنایعدستی و غذایی تولید میکردند و با استفاده از این شبکهها تازه توانسته بودند به درآمد اندکی دست پیدا کنند و بینیاز از خیلی از واسطهها شوند.
مینا کامران، مسوول گروه خودیار روستاتیش که روی توانمندی زنان روستاهای دورافتاده کار میکرد، به «دنیای اقتصاد» میگوید: «در روزهای اول که کسبوکارها خوابید، همه در شوک بودند و اصلا نمیتوانستند با فیلترشکن هم محتوا بگذارند.
با این حال شرایط آرام آرام تغییر کرد. فیلترشکنها از راه رسیدند. اگر چه زنانی که در روستاهای دورافتاده فعالیت میکنند هنوز هم به دلیل سرعت پایین اینترنت امکان بارگذاری محصولاتشان را ندارند.»
تحقیقات او که با بیش از 800 زن کارآفرین در ارتباط است، نشان میدهد: «خیلی از کاربرهای اینستاگرام که بیشتر افراد میانسال یا مسن بودند و اتفاقا آنها بیشترین جمعیت خریدار را تشکیل میدادند پس از فیلترینگ ریزش کردند.» همینطور که نامها از اینستاگرام حذف میشد، امید زنانی که کسبوکار جدیدی برای خودشان راه انداخته بودند به یاس میرسید.مینا کامران که در بیش از 50 روستا اشتغالزایی میکند، میگوید: «حتی در دوران کرونا ما دچار چنین رکودی نشده بودیم، اما فیلترینگ بیچارهمان کرد. با این حال ما تلاش کردیم حتی با اینکه فروش نداشتیم خرید ماهانه از زنانی که تولید محصول میکردند را نگه داریم تا بیشتر از این دچار خسارت نشوند.»
پایانبندی برای یک جنبش الهامبخش
هما شهیزاده که 35 ساله است و در روستای پامنار دزفول کپوبافی میکند، به «دنیای اقتصاد» از روزهای سختی حکایت میکند که حتی نمیتوانست در مورد فروش کارهایش حرف بزند: «من از سال 92 کپوبافی را به صورت جدی به عنوان یک شغل خانوادگی شروع کردم. پیش از فیلترشکن اینستاگرام ماهی 5 میلیون تومان فروش داشتم، اما بعد از آن فروشم کاملا متوقف شد و در یکی، دو ماه پیش تازه به 2 میلیون رسیدهام.»گفته میشود، در حال حاضر متقاضیان مشاغل خانگی که زنان بخش قابل توجهی از آنها را تشکیل میدهند در بیش از ۵۱۲ رشته همچون صنایعدستی، فرهنگی و هنری، تولیدات دامی، شیلات، صنایع تبدیلی، تکمیلی و تولیدات گیاهی و کشاورزی و فرش دستباف فعالیت میکنند.
این همه شغل اما به گفته رضا الفتنسب، عضو هیاتمدیره اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی؛ «مهمترین متضرران شرایط کنونی اینترنت را صاحبان کسبوکارهای خرد تشکیل میدهند. میزان ضرر و زیان مشاغل خرد در حال افزایش است و این وضعیت دامان تمامی فعالان کسبوکار را گرفته است.» اکنون با این شرایط کسبوکارهای آنلاین است که ما به روز جهانی کارآفرینی میرسیم. روزی که با این ایده آغاز شد: «اگر جنبش جهانی برای الهامبخشی، ایدهپردازی و گام نهادن در سفر کارآفرینی برای مردم دنیا وجود داشت، چه میشد؟»
منبع :دنیای اقتصاد
مقالات مرتبط :