«دنياياقتصاد» لايحه تعطيلات آخر هفته را از منظر فعاليتهاي اقتصادي بررسي ميکند
تقويم تجار براي ويکند دو روزه
کشورهاي توسعهيافته بهدنبال افزايش تعطيلات آخر هفته از 2روز به 3روز و کاهش ساعت کاري هستند، ولي در ايران هنوز درخصوص تعطيلات 2روزه اختلافنظر وجود دارد.
ميتوان گفت ايران از معدود کشورهايي است که تنها يک روز تعطيلات آخر هفته دارد.
البته بحث در اينخصوص جديد نيست و کارشناسان بيش از 15 سالاست که اين موضوع را مطرح کردهاند، چراکه در بخش اقتصادي همراستا نبودن تعطيلات ايران و ساير کشورها چالشهاي زيادي را براي فعالان اقتصادي بهدنبال داشتهاست.
بهطور جديتر اين موضوع از سوي اتاق بازرگاني در سالهاي 95-94 مطرح شد و موج مطالبات تجار بهراهافتاد، اما همچنان در بر همان پاشنه ميچرخد.
البته بهنظر ميرسد بهارستان لايحه تعطيلات دوروزه را بهصورت تلويحي قبول کرده و حال چالش اصلي تعطيلي پنجشنبه يا شنبه است.
شنيدهها حاکي از آن است که تندروها به تعطيلي پنجشنبه تمايل دارند ودرصدد قانعکردن ساير نمايندگان براي به کرسي نشاندن خواسته خود هستند، اما مشروح آخرين اخبار مجلس در اينباره را در صفحه 8 روزنامه امروز بخوانيد.
اگرچه بخشي از بدنه مجلس با تعطيلي پنجشنبه موافق است، فعالان اقتصادي عنوان ميکنند تعطيلي پنجشنبه نهتنها کمکي به آنها نميکند، بلکه ارتباطشان را با دنيا محدودتر ميسازد.
به گفته آنها تعطيلات آخر هفته ايران با بيش از 90درصد کشورهاي دنيا همخواني ندارد و عملا چهار روز در هفته ارتباط تجار ايراني با دنيا قطع است.
در حالحاضر ايران بهصورت رسمي يک روز و بهصورت غيررسمي يک روز و نيم تعطيل است، بهعبارتي پنجشنبهها را ميتوان روز بلاتکليف هفته دانست.
از يکسو برخي ادارات دولتي پنجشنبهها را تعطيل کردهاند اما از سوي ديگر برخي شرکتها و بانکها تا نيمه روز مشغول بهکار هستند، اما چالش تعطيلات آخر هفته از ديرباز تجارت ايران و فعاليتهاي اقتصادي را تحتتاثير قرار دادهاست.
به گفته کارشناسان حتي کشورهاي اسلامي نيز مانند ترکيه و سوريه و پاکستان به سمت تعطيلات دوروزه شنبه و يکشنبه پيش رفتهاند. امارات هم بهتازگي به جمع اين کشورها پيوسته است.
برخي از کشورهاي اسلامي ديگر هم جمعه و شنبه را بهعنوان دو روز آخر هفته درنظر گرفتهاند، بنابراين چنانچه تعطيلات دوروزه ايران براي پنجشنبه و جمعه تصويب شود، ميتوان گفت که تنها کشوري خواهيم بود که اين دو روز را تعطيل هستيم.
مطالبه فعالان اقتصادي در اينباره، تصويب تعطيلي جمعه و شنبه است، چراکه عدمهماهنگي تعطيلات ايران با دنيا را به دو روز تقليل ميدهد. توجه به اين نکته مهم است که شرکاي تجاري اصلي ايران که 80درصد تجارت را به خود اختصاص دادهاند، روزهاي شنبه و يکشنبه را تعطيل هستند؛ از جمله چين و هند و ترکيه. تداوم وضعيت کنوني تعطيلات آخر هفته بهمعناي ازدسترفتن 60درصد روزهاي هفته براي تجار ايراني در مبادلات جهاني است. صاحبنظران بر اين باورند که بهزودي دنيا به اين سمت پيش خواهد رفت که هم ساعات کاري را کاهش دهد و هم چهار روز در هفته را براي فعاليت درنظر بگيرد، چراکه بهرهوري و استفاده بهينه از منابع از اين طريق حاصل ميشود.
خطر گسست بيشتر با دنيا
فعالان اقتصادي از قدمت بحث تعطيلات دوروزه گلايه دارند و عدمتعيينتکليف اين موضوع را مورد نقد قرار ميدهند. پدرام سلطاني در اينباره به «دنياياقتصاد» گفته است: بهنظر ميرسد در کشور موضوعاتي که ما را با جهان همگرا ميکند به يک لجاجت ايدئولوژيک تبديل ميشود. بهخاطر ندارم هيچيک از تضادهايي که در ساختار و اجزاي حکمراني وجود دارد با روندهاي غالب جهاني همسو شده باشد. اين فعال اقتصادي عنوان کردهاست: ما جزو معدود کشورهايي هستيم که بهصورت قانوني تعطيلات آخر هفته يکروزه داريم. شايد در دنيا کمتر از 10 کشور باشند که داراي تعطيلات آخر هفته يکروزه هستند. نکته ديگر اينکه در دنيا کمتر از 30کشور تعطيلات پايان هفته به غير از شنبه و يکشنبه دارند.
حدود 17 – 18 کشور مسلمان تعطيلات آخر هفتهشان جمعه و شنبه است و بقيه کشورهاي دنيا شنبه و يکشنبه تعطيل هستند. اگر آقايان در مجلس پنجشنبه و جمعه را بهعنوان دو روز تعطيل تصويب کنند، ما تنها کشوري در جهان خواهيم بود که تعطيلات آخر هفته دو روزهاش پنجشنبه و جمعه است و اين يعني گسست بيشتر ما از دنيا. به گفته او، اگر جسارتي در مجلس وجود داشت ما بايد به سمت تعطيلات شنبه و يکشنبه پيشميرفتيم.
اين يک روند قطعي است و من فکر ميکنم کشورهاي مسلماني که در حالحاضر جمعه و شنبه تعطيل هستند، تا چند سالآينده به سمت تعطيلات در اين دو روز پيش خواهند رفت.
او از افزايش تعطيلات پايان هفته در دنيا نيز سخن گفته و اظهار کردهاست: کشورهاي توسعهيافته به اين فکر ميکنند که تعطيلات آخر هفته را به سه روز يا دو روز و نيم افزايش دهند.
با تغييرات تکنولوژيک در دنيا نياز بهکار حضوري و فيزيکي دائما در حال کاهش است و اقتصاد سرگرمي و تفريحات و تعطيلات روند رو به تزايدي پيدا ميکند.
سلطاني به اقدامات ديگري که در کنار ساماندهي تعطيلات دوروزه بايد انجام شود نيز اشاره کرده و گفته است: ما بهجز تعطيلات آخر هفته 27روز تعطيلات رسمي داريم که اگر تعطيلات دوروزه تصويب شود، حتما بايد 10 روز از اين تعطيلات رسمي کسر شود تا لطمهاي به اقتصاد وارد نشود.
تعطيلات رسمي کنوني در ايران آشفته است و بيشترين لطمه را به بهرهوري ميزند.
کافي است يک روز وسط هفته تعطيل باشد؛ آن هفته عملا به يک هفته نيمهتعطيل تبديل ميشود.
اين فعال اقتصادي تصريح ميکند: برخي مخالفان تعطيلات دوروزه آخر هفته را باعث کاهش راندمان کار ميدانند حال آنکه در حالحاضر وضعيت راندمان کارمند و کارگر ايراني به 30 تا 35 ساعت در هفته هم نميرسد.
البته ساعات کاري قرار است از 44 ساعت به 40 ساعت کاهش يابد که اين اقدام درستي است.
بسياري از کشورها حتي زير چهل ساعت کار رسمي دارند. در اين راستا اتفاق ديگري که بايد بيفتد، تعطيلات ميان روز است.
در عموم کشورها يک ساعت در ظهر شرکت يا بنگاه اقتصادي تعطيل است و کارگران و کارمندان ميتوانند دست از کار بکشند.
او همچنين گفته است: همزمان با دو روزهشدن تعطيلات آخر هفته، ميزان مرخصي استحقاقي بايد کاهش يابد.
در دنيا براي کشورهايي که تعطيلات دوروزه آخر هفته دارند مرخصي استحقاقي معمولا 20 روز است، بنابراين بايد از اين حيث نيز توجه شود که به بهرهوري بنگاهها آسيب وارد نشود.
ايده ويکند دو روزه از جلسات «دنياياقتصاد» حاصل شد
اتاق بازرگاني ايران از سال 95-94 به بحث تعطيلات دوروزه آخر هفته ورود کرد.
موضوعي که با جديت دنبال شد اما هربار در مجلس طرح شد، به بنبست رسيد.
در اينباره محسن جلالپور، رئيس اسبق اتاق ايران چنين ميگويد: دورهاي که رئيس اتاق بودم، ما اين ايده را مطرح کرديم.
من حتي سفرهايي نيز به قم داشتم، چون زمانيکه در اينباره به مجلس رجوع کردم و با کميسيونهاي مجلس در اينخصوص صحبت کردم، آنها گفتند که مهمترين اصل براي طرح موضوع اين است که نظر مراجع عظام را بگيريد.
من نيز طي دو سفر به قم اين موضوع را با مراجع مطرح کرده و درخصوص اهميت آن براي اقتصاد کشور صحبت کردم و شرايط را شرح دادم، اما عمر رياستم قد نداد که بخواهم موضوع را پيگيري کنم و بعد از آنهم چندان جدي گرفته نشد.
او افزوده است: البته ايده اوليه در جلسات محتواي «دنياياقتصاد» توسط کساني که آن زمان هيات تحريريه و بزرگان مجموعه بودند مطرح شد.
ما در اين جلسات به اين جمعبندي رسيديم که اين موضوع را بهعنوان يک مطالبه جدي مطرح کنيم. آن زمان سالهاي 94 و 95 بود.
جلالپور درخصوص تعطيلات دوروزه عنوان کردهاست: امروز دنيا به سمت چهار روز کار در هفته در حال حرکت است.
از جمله در دانمارک اين موضوع اتفاقافتاده و نتايج و بازدهي خوبي داشتهاست.
آزمايشي که در دنيا انجامشده نشان ميدهد که حتي 5روز کار در هفته هم بازدهي مناسبي ندارد.
حال اينکه ما 6 روز کار در هفته داريم و فقط جمعه تعطيليم.
اين روند نخستين آسيب خود را به بهرهوري بنگاهها و نيروي کار ميزند.
همچنين موجب ميشود از زمان، مکان، انرژي، امکانات کاري و اداري و ظرفيتهاي مختلف استفاده بهينه نکنيم، بنابراين قطعا معتقديم بايد يک روز به تعطيلات(هفتگي) ايران اضافه شود.
او نگاهي نيز به بحث گردشگري مياندازد و تعطيلات دوروزه را باعث رونق گردشگري داخلي ميداند که ميتواند اقتصاد کشور را نيز تقويت کند.
به گفته جلال پور چنانچه ساماندهي تعطيلات آخر هفته به نتيجه برسد ديگر شاهد موج سفرها و وضعيت نابسامان راهها در روزهاي تعطيل نخواهيمبود.
اين فعال اقتصادي، در بحث ديگر خود به ارتباط با دنيا پرداخته و گفته است: شرايط ارتباطي ما با دنيا بسيار مشکل است.
از يکسو پنجشنبه و جمعهها در ايران نيمه تعطيل و تعطيل است و از سوي ديگر در ساير کشورها شنبه و يکشنبه، در نتيجه کارهاي ما موکول به دوشنبه ،سهشنبه و چهارشنبه شدهاست و علاوهبر آن، وضعيت اينترنت و فيلترشکن و تحريمها و مسائلي از اين قبيل کار ما را دشوار کردهاست.
به گفته او، با توجه به لايحهاي که در مجلس در حال بررسي است، ما بهعنوان تجار و فعالان اقتصادي خواستار تعطيلي شنبه و جمعه هستيم.
اگر ما شنبهها را تعطيل کنيم و پنجشنبهها را براي کار جدي بگيريم کمک ميکند که ارتباط بهتري با دنيا داشته باشيم.
مطلب ديگر نيز روحيه نيروي کار است.
دو روز تعطيلي در دنيا تجربهاي است که نشانداده کارمندان و کارگران با شرايط روحي بهتر سر کار حاضر ميشوند.
منبع : دنیای اقتصاد