بار غيرمجاز 9 مادرشهر
فشار «تراکم جمعيت» در 9مادرشهر کشور، بارگذاري جديد ساختماني در اين پهنهها را زير علامت سوال قرار داده است. يک مطالعه نشان ميدهد «برنامهريزي تکبعدي براي تامين مسکن 10استان»، ريسکهاي 7گانه زندگي در مجموعههاي شهري را تشديد ميکند. لکههاي اين ناهنجاري روي نقشه ايران مرئي شد. نيازسنجيهاي اخير در بازار کشوري مسکن، آدرس 50 درصد از خانهندارها را «9 کلانشهر» اعلام کرده، اما مطالعات يک عضو هيات علمي مرکز تحقيقات مسکن و شهرسازي از «مناطق شهري تحت فشار جمعيتي» نيز به همين موقعيت رسيده است به طوري که «اولويتدادن به 9 مادرشهر براي بارگذاري جديد مسکوني» ميتواند مثل تيغ دولبه عمل کند؛ چالش تامين مسکن را احتمالا حل کند اما عواقب بيهنجاري جمعيتي در مجموعههاي شهري «تهران و کرج، اصفهان، مشهد، شيراز، تبريز، ساري، اهواز، قم و رشت» را تشديد کند.پیامدهای عدم تعادل توزیع جمعیت در ایران…
…………………………………………………………………………….
بیشتر بخوانید :بهترين شهر جهان در کيفيت زندگي و مسکن
…………………………………………………………………………….
مرکز ثقل سياستهاي ساخت و تامين مسکن طي دهههاي اخير از يکسو و توزيع بدقواره امکانات شغلي و خدمات رفاهي – سکونتي در پهنه کشوري از سوي ديگر باعث پمپاژ جمعيت به 9 مادرشهر (شامل کلانشهرها و مجموعههاي شهري اطراف آنها) شده و تبعات آن، امروز به شکل «افزايش بيش از حد چگالي جمعيت» در اين مناطق و به صورت «فشار فزاينده به محيطزيست، مصرف آب بيشاز حد نرمال، فرونشست ناشي از تهاجم به سفرههاي آب زيرزميني، آلودگيهوا، روند صعودي مهاجرپذيري، عدم دسترسي به مسکن مناسب و همچنين ترافيک ترددهاي درون شهري» بروز پيدا کرده است.
نتيجه پژوهش علي بيتاللهي، عضو هيات علمي مرکز تحقيقات مسکن و شهرسازي و محقق علوم زمين و مخاطرات محيطزيست در اين باره نشان ميدهد، توزيع جمعيت در پهنه کشوري همگن نيست و در شمال غربي ايران مرکزي بيشتر است. از طرفي، تراکم سنگين جمعيتي در 9 مادرشهر، 40درصد کل جمعيت را در اين مناطق مستقر کرده است در حالي که، 80 درصد از شهرهاي ايران که تعدادشان 1200 شهر است، هر کدام کمتر از 100 هزار نفر ساکن دارند.
اين تحقيق با بيان اينکه، «مدل بارگذاريهاي مسکوني دولتها و شهرداريها»، «شرايط اقتصادي و شغلي شهرهاي بزرگ» و «امکانات رفاهي» در کلانشهرها عوامل اصلي بيهنجاري جمعيتي شده است، نسبت به «ادامه سياستهاي قبلي» هشدار ميدهد و از دولت چهاردهم ميخواهد به موازات «اقدام براي تامين مسکن» به فکر «توزيع عادلانه امکانات، تسهيل اشتغال در مناطق محروم و کمجمعيت» و همچنين «تامين نيازهاي اوليه مردم در مناطق دور از مادرشهرها» باشد.
توزيع ناهمگن جمعيت در ايران و اثرات منفي زيست محيطي و مخاطراتي آن محيطزيست و مخاطرات انسانساخت بهطور ملموسي با توزيع جمعيت مرتبط هستند. ريسک مخاطرات طبيعي نيز با تمرکز جمعيت ارتباط مستقيم دارد. محدوديتهاي اقليمي و جغرافيايي و شرايط آب و هوايي بديهي است که گسترههايي را غيرقابل زيست يا با شرايط دشوار زندگي همراه ميسازد. بررسيها نشان ميدهد که تمرکز و توزيع جمعيت در نقاط مختلف کشور، صرفا بر اساس شرايط آب و هوايي و جغرافيايي نيست و بهنظر ميرسد که قبل از شرايط طبيعي، شرايط اقتصادي بر شکلگيري هالههاي متراکم جمعيتي در گستره ايرانزمين تاثير گذاشته است. علاوه بر شرايط اقتصادي و مهاجرت به تعدادي از شهرهاي بزرگ و سکونت در آنها يا اطراف آنها، بهنظر ميرسد که وجود امکانات رفاهي و شرايط فرهنگي نيز موجب تراکم بيش از حد برخي از محدودههاي شهري و توزيع ناهمگن جمعيت در کشور شده است.
براساس بررسی ها شهرهاي تهران و مشهد پرجمعيتترين سکونتگاههاي شهري کشور هستند. همچنين شهرهاي کرج، اصفهان، شيراز، تبريز، قم و اهواز نيز در مقايسه با ساير مناطق شهري داراي جمعيتي بيشتر هستند.
پراکنش شهرهاي با جمعيت بالاي 200هزار نفري ايران نشان ميدهد تراکم جمعيت در موقعيتهاي تهران و اطراف و اصفهان و اطراف از بقيه نقاط بيشتر است.و همچنین تعداد شهرهاي با جمعيت بالاي 200هزار نفر در شمال غربي ايران مرکزي بهمراتب بيشتر از نواحي ديگر است. در اطراف تهران تعداد چنين شهرهاي بزرگي بيشتر از ساير نواحي است که تمرکز جمعيتي ناحيهاي ناهمگني را نشان ميدهد. بر اساس موقعيت شهرهاي بزرگ و کليه شهرهاي اطراف آنها (حداکثر تا بافر 100 کيلومتري)، نقشهاي تهيه شد که کمابيش توزيع بيهنجاريهاي جمعيتي را بهخوبي نمايان ميسازد.
با نگاهي به آمار و ارقام ميتوان استنباط کرد که نزديک به 40درصد جمعيت ايران در 10 شهر و اطراف آن ساکن هستند. مقايسه جمعيت پهنههاي شهري نشان ميدهد که در محدوده تهران و اطراف آن، 15 ميليون نفر ساکن هستند که اين تعداد حدود 3 برابر محدوده جمعيتي اصفهان يا مشهد با شهرهاي اطرافشان است. شهرهاي بزرگي مانند تهران، اصفهان، ساري، رشت، قزوين، گرگان و مشهد علاوه براينکه خود جمعيت بالايي دارند، در اطراف نزديک خود با شهرهاي ديگري احاطه شدهاند که جمعيت محدودههاي شهري را از 400هزار تا بيش از 6 ميليون نفر اضافه ميکنند.
سکونتگاههاي شهري اطراف تهران حدود 6.5 ميليون نفر، اطراف اصفهان حدود يک ميليون و 600هزار نفر و اطراف ساري حدود يک ميليون و 400هزار نفر بر جمعيت اين شهرها در پهنه نهچندان وسيع اضافه ميکنند که تردد و جمعيت شناور قابل ملاحظهاي را به شهرهاي بزرگ مرکز تحميل ميکنند. با ارائه نقشهها و نمودارها، نشان داده شد که توزيع جمعيتي در گستره ايران همگن نبوده و بهصورت موضعي داراي مقادير تراکم جمعيتي بسيار بالايي در مقايسه با ساير مناطق است. چنين پراکنشي از جمعيت بهصورت محلي و موضعي، فشار فزايندهاي بر محيطزيست تحميل و خود موجب بروز يا تشديد مخاطرات انسانساخت متعددي ميشود. نياز غذايي موجب نياز آبي فراوان شده و بر منابع آبي (سطحي و زيرسطحي) جهت تامين آب تقاضاي بيش از حد نرمال وارد ميکند.
…………………………………………………………………………….
بیشتر بخوانید :سرمايه آزاد – وام آزاد
…………………………………………………………………………….
بيلان منفي آبخوانها با توجه به نياز آبي فراوان، موجب بروز و تشديد پديده فرونشست زمين ميشود. تجمع مراکز صنعتي در اطراف پهنههاي جمعيتي با تراکم بالا با هدف تامين نيازها و کسب درآمد، بيشتر ميشود، تاسيسات و زيرساختها و صنايع آلاينده در مجاورت چنين گسترههايي مکانيابي ميشوند، نياز مسکن، ترافيک و تردد و مصرف سوخت بيشتر و آلودگي هوا از مرزهاي نرمال به مراتب فراتر ميرود. علاوه بر اين اگر مخاطرات طبيعي مانند زلزله در چنين محدودههايي با تراکم جمعيتي بالا بهوقوع پيوندد، به دليل در معرض قرارگيري بالا، خسارتها و تلفات دهشتناک خواهد بود.
بهرغم مشکلات عديده ناشي از توزيع ناهمگن جمعيت و تراکم بيش از حد آن در برخي از پهنههاي سرزميني ايران، نشان داده ميشود که مهاجرپذيري محدودههاي جمعيتي بالا کماکان روند روبه رشدي را طي ميکند. بر اساس گزارش «نيازسنجي و برنامهريزي استاني احداث مسکن در چارچوب قانون جهش توليد مسکن»، نشان داده شده است که شهرهاي تهران، کرج، يزد، سمنان، اصفهان و قم در بازه زماني 1395-1390 بر اساس آمار مرکز آمار ايران، روند تصاعدي را در خصوص مهاجرپذيري داشتهاند. بر اساس روند مهاجرت و رشد جمعيت، انتظار ميرود که نيازهاي آبي، غذايي، مسکن و حملونقل و… در گسترههاي با تراکم جمعيتي بالا تشديد يافته و چالشهاي زيست محيطي بحرانيتر و ريسک مخاطرات افزايش يابد.
پیامدهای عدم تعادل توزیع جمعیت در ایران
استنباط ميشود که ساخت مسکن در چنين گسترههايي هرچند نيازهاي اقشار اجتماعي مختلف را تا حدودي تامين ميکند، اما خود موجب تشديد مهاجرت شده و در نتيجه نيازهاي مسکن، آب و غذا و زيرساختهاي بيشتري به وجود آمده و مورد تقاضا قرار خواهد گرفت. نگاهي عميقتر و دورانديشانهتر به چنين پروسهاي، مسوولان ارشد برنامهريز را بايد متوجه تصميمات و برنامهريزيها و اجراي طرحهاي کلان خود سازد. محيطزيست محدودههاي سکونتگاهي ظرفيت محدودي دارند و هرگونه کنش که منجر به تراکم بيش از حد نرمال جمعيتي در پهنههاي شهري شود، لطمات بيشتري به زيستبوم وارد خواهد کرد.
بهنظر ميرسد محدودههاي جمعيتي تهران، اصفهان، مشهد، شيراز، تبريز، ساري، اهواز، قم و رشت همراه با برخي از شهرها که در مجاورت آنها تاسيسات و صنايع بزرگ آلاينده استقرار دارند، بيش از ساير مناطق در شرايط حدي جمعيتي قرار گرفتهاند که نتيجه آن هواي ناپاک، ترافيکهاي سنگين، بيماريهاي ناشي از شرايط محيطي، فرونشست زمين، کمآبي و کيفيت نازل آب، مشکل مسکن و موارد ديگري در حوزه ناهنجاريهاي اجتماعي و فرهنگي است. باتوجه به نقشههاي ارائه شده، با اينکه در پهنههاي متعددي تراکم بيش از حد جمعيتي مشاهده ميشود، در همان حال مناطق و گسترههاي شهري متعددي در پهنه کشور وجود دارد که ظرفيتهاي پذيرش جمعيتي بالاتري را دارد.
برنامهريزي براي مهاجرت معکوس
نکاتي که ذکر شد و نقشههايي که ارائه شد، بيترديد اين فکر را در ذهن متبادر ميسازد که در خصوص روند توزيع جمعيت و پراکنش نقاط با تراکم جمعيتي بالا، ضرورت دارد برنامهريزي اصولي تدارک ديده شود. برنامهريزي و اقدام با هدف مهاجرت معکوس جمعيت از محدودههاي شهري مناطقي مانند تهران، کرج، اصفهان، مشهد، شيراز و تبريز به ساير مناطق اقدام موثري در کاهش ريسک مخاطرات و نيز ارتقاي تابآوري زيست محيطي است.
بهنظر ميرسد بهطور کلي انگيزه اصلي سکونت در مناطق متراکم کلان شهري، اشتغال و معيشت باشد، علاوه بر آن، برخورداري از امکانات و مواهب شهرهاي بزرگ نيز انگيزه قويتري براي متراکمتر شدن جمعيتي گسترههاي کلانشهري است. بديهي است که در چنين حالتي اقدام بر اساس عدالت و پخش عادلانه امکانات بهويژه در محدودههاي دوردست، تامين مسکن در مناطق دور از هالههاي پرتراکم جمعيتي، تامين شغل و تسهيلگري در معيشت مردم، توزيع امکانات بهداشتي و درماني و ظرفيتهاي ديگري نظير اين موارد در مناطق دور از پهنههاي متراکم جمعيتي، ميتواند در کاهش چگالي جمعيتي در محدودههاي پرچالش و آسيبپذير و پرجمعيت کلانشهري موثر باشد، چنين اقدامات عميق و آيندهنگرانه اولا بار و فشار طاقتفرسا را بر محيطزيست کم ميکند و همچنين به دليل کاهش در معرض قرارگيري، ريسک مخاطرات را کم و از بروز و تشديد مخاطرات انسانساخت نيز جلوگيري خواهد کرد.
از دولت چهاردهم انتظار ميرود که با رعايت اصل عدالت در توزيع امکانات، تسهيل در اشتغال در مناطق محروم، تامين نيازهاي اوليه مردم در مناطق دور از محدودههاي کلانشهري و متراکم از نظر جمعيتي، موجب توزيع نسبي همگن جمعيت در گستره سرزميني ايران شده و با کاهش فشار ناشي از تراکم بالاي جمعيتي بر محيطزيست موجب کاهش ريسک مخاطرات طبيعي و انسانساخت در گسترههاي کلانشهري شود. همچنين تذکر اين نکته نيز ضرورت دارد که در برنامهريزي و طراحي و اجراي طرحهاي بزرگ کشاورزي، صنعتي، مسکوني و… اين مهم را مدنظر قرار دهد که از انجام اقداماتي که موجب تمرکز بيش از پيش جمعيت در پهنههاي شهري پرجمعيت شود، اجتناب ورزد.پیامدهای عدم تعادل توزیع جمعیت در ایران…
منبع :دنیای اقتصاد
مقالات مرتبط :